پیام 2 آگوست به میرجانا ، بانوی ما در Medjugorje صحبت می کند

فرزندان عزیز ، من با دست های باز به شما آمده ام تا همه شما را در آغوش من در زیر لباس خود قرار دهم. اما من تا زمانی که قلب شما پر از چراغهای جعلی و بتهای جعلی نباشد ، من نمی توانم این کار را انجام دهم. آن را تمیز کنید و به فرشتگان من فرصت دهید که در قلب شما آواز بخوانند. و در آن لحظه تو را زیر لباس خود خواهم گرفت و به پسرم صلح واقعی شادی واقعی می دهم. منتظر فرزندانم نباشید. متشکرم.

بخشی از کتاب مقدس که می تواند در درک این پیام به ما کمک کند.

حکمت 14,12-21
اختراع بت ها سرآغاز فحشا بود ، کشف آنها فساد را به جان آورد. آنها در ابتدا وجود نداشتند و هرگز وجود ندارند. آنها برای غرور انسان وارد جهان شدند ، به همین دلیل برای آنها سریع پایان یافت. پدری که با سوگواری زودرس مصرف شده بود ، تصویری از پسرش را صادر کرد که خیلی زود ربوده شد ، و مانند خدایی افتخار می کرد که چندی پیش فقط یک مرحوم بود ، به کارمندان خود دستور داد تا راز و مناسک آغاز کار را انجام دهند. سپس رسم شریر ، که با گذشت زمان تقویت شد ، به عنوان یک قانون مشاهده شد. همچنین مجسمه ها به دستور حاكمان پرستش می شدند: افراد با توجه به اینكه از فاصله دور نمی توانند به صورت حضوری از آنها احترام بگذارند ، ظاهر دور را با هنر بازتولید كردند ، تصویری مرئی از پادشاه ارجمند ساختند ، تا از روی غیرقانونی غافل شوند ، گویی كه او حضور داشت. به گسترش فرقه حتی در بین کسانی که او را نمی شناسند ، آرزوی این هنرمند را تحت فشار قرار داد. در حقیقت ، دومی ، مشتاقانه برای خوشحال کردن از قدرتمندان ، با هنر زیباتر کردن تصویر تلاش می کند. مردم با جذب لطف از کار ، کسی را که اندکی قبل از افتخار مرد به عنوان یک مرد عبادت می کرد ، هدف عبادت می دانستند. این یک تهدید برای زندگی شد زیرا مردان ، قربانیان بدبختی یا استبداد ، نام غیرقابل گفتاری را بر سنگ و چوب تحمیل کردند.